|
سه شنبه 21 خرداد 1392برچسب:, :: 1:45 :: نويسنده : Sajjadkation
یکی از فامیلامون (دختر ) یک سال مالزی بود ، بعد دو سال رفت کانادا ، تنهام زندگی میکنه . واسه تعطیلات برگشته ایران . خواست بره کیش با دوستش ، باباش اجازه نداد ! گفت نمیذارم تنها بری مسافرت ! •••••••••••••••••••••••• برادر زاده ۵ سالم به مامانم گفته انقدر دوست دارم تنها زندگی کنم ! •••••••••••••••••••••••• پری شب به بابام گفتم خواب دیدم زلزله اومده ! ظهرش زاهدان زلزله اومد به بابام گفتم دیدی بهم الهام شده بود ؟ •••••••••••••••••••••••• به داداشم گفتم لپتاپمو بده . دو متر کلن از هم فاصله داشتیم . دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده . آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور ! •••••••••••••••••••••••• یه دختر خاله دارم اسمش ” طلا ” ست ، توی ” نقره ” فروشی کار میکنه ، تازگیا رفته برنزه کرده ! •••••••••••••••••••••••• رفتیم سر قبر مامان بزرگم، مامانم و خالم دارن سر قبر خالی بقل دست قبر مامان بزرگم دعوا میکنن آخر سر داییم که 20 سال ازشون بزرگ تره میگه: بابا هر کی زود تر مرد خودم میذارمش این تو..! فک و فامیله داریم؟ •••••••••••••••••••••••• مامانم مدیر ساختمون شده از دیشب با بابام سر سنگینه ! میگم چی شده ؟ میگه شارژو دیر به دیر میده ! •••••••••••••••••••••••• پسرخالم (7سالشه) داشت خیلی شلوغ میکرد •••••••••••••••••••••••• نشستیم با فک و فامیل اسم فامیل بازی میکنیم •••••••••••••••••••••••• یادش بخیر قدیمـا رو عیدی فک و فامیل حســـــاب باز میکردیم امسال خیلـــی بهمون لطف کنن ماچمون میکنن...! •••••••••••••••••••••••• پسر عموم امروز اولين روز مدرسش بوده •••••••••••••••••••••••• آقا برامون خاسگار اومده بود این مامانمون جلو مادر پسره هعععی داش تریف مارو میکرد که آره من دخترم دکتره از هر انگشتش یه هنر میباره و همش سرش تو درس بوده و اهل هیچی نیست و ... منم خرمرگ شده بودم سرخیده بودم سرم پایین بود یهو نه گذاشت نه برداشت گفت: •••••••••••••••••••••••• هف هش ساله که بودم تو یه مهمونی که تمام فک و فامیل توش بودن ، داییم بهم گفت حمید میتونی بیست بار تند و پشت سرهم بگی ( غم الا ) •••••••••••••••••••••••• دیروز عمل داشتم ؛ کل اعضای خانواده ام اصرار پشت اصرار ما میخواییم بیایم ! •••••••••••••••••••••••• اطراف من یه چند وقتیه اتفاقات عجیب غریب میوفته •••••••••••••••••••••••• مادرم به من میگه اخه پسر تو کی میخوای ادم شی •••••••••••••••••••••••• پسر داداشم ۵ سالشه اومده بهم میگه : نظرات شما عزیزان:
|